به یاد خدا باش تا خدا به یادت باشد، اگر خدا به یاد انسان بود،از جهل رهایی می‌یابد اگر در کاری مانده است خداوند نمی‌گذاردعاجز شود.(علامه سيدمحمدحسين طباطبايي)

فايل‌ها

پيوندها

    

گزارش اجمالی از کمیسیون‌های همایش: کمیسیون چهارم

كميسيون: مطالعات علوم انساني

رئيس: دكتر احمدحسين شريفي

عنوان مقاله اول: حقيقت سلوك و سلوك حقيقي از منظر علامه طباطبائي

چكيده مقاله: اين مقاله حاوي نه نكته است:1. اصل سلوك مورد تأكيد شريعت است. 2. كيفيت سلوك هم از ناحيه شريعت بايد بيان شده باشد و شده است آن هم در ظاهر شريعت نه فقط در باطن آن. 3. سلوك و حركت عرفاني در نفس انسان و از مسير نفس است. 4. راه (شناخت) سلوك، معرفت نفس است. ]5. چون انسان فقر محض و عين ربط است معرفت نفس مستلزم معرفت رب (غايت سلوك) است.[

6. توجه به كمال مطلق و تبعيت از شريعت سبب شناخت نقص حقيقي نفس و شناخت كمال مطلق مي‌شود.

7. عبادات و رياضات قيدزدايند نه قيدزا  (انسان را به اطلاق مي‌رسانند)

8. كيفيت سلوك در ظاهر شريعت بيان شده است.

9. هر كسي قادر به فهم ظاهر شريعت و دريافت و فهم كيفيت سلوك نيست.

 

چكيده نقد و بررسي

عنوان مقاله حقيقت سلوك و سلوك حقيقي در الميزان باشد بهتر است.

پاسخ: عنوان پيشنهادي مؤلف همين بوده است.

-        معرفت نفس و شناخت نقص نفس ثابت نمي‌كند كه نفس مسير سلوك است. پاسخ هر مقدار معرفت حقيقي به نفس و عجز و نقص آن بيشتر مي‌شود، معرفت به رب به عنوان كمال مطلق و هدف و غايت سلوك بيشتر مي‌شود.

-        ممكن است كسي احساس نياز و نقص كند اما سراغ خدا نرود سراغ ديگران برود.

-        پاسخ: سخن ما در مورد كمال مطلق است و شخص ناقص به سمت كمال مطلق مي‌رود هرچند ممكن است در مصداق اشتباه كند.

-        فقر هم درجات دارد و اين در بيان شما نبود.

-        پاسخ: كمال براي خداست و با شناخت به اين مي‌رسد كه هركس باشد همه كمال براي حضرت حق است.

 

مقاله دوم: نجيب‌الله نوري

عنوان مقاله: عوامل و ساختار انگيزش رفتار انسان با توجه به انديشه‌هاي علامه طباطبائي

چكيده مقاله: علل و عوامل بروز رفتار،‌ تداوم، جهت‌بخشي و... را عوامل انگيزشي مي‌گويند. به زبان فلسفه، عوامل محدثه و مبقيه رفتار. نظرات مختلفي در اين مورد هست: نظريه لذت، غرايز، اراده، كشاننده، محيطي، نيازها، شناختي و...

علامه: همة عوامل انگيزشي، اختيار انسان نيست. علل ناقصه زيادي نقش دارند. 1. قواي نفس؛ 2. علل غايي براي نظر؛ 3. نيازها و گرايش؛ 4. شناخت‌ها (تصور و تصديق / شناخت‌هاي حقيقي و اعتباري) 5. شوق و هيجان؛ 6. اراده؛ 7. حركت فيزيولوژيكي؛ 8. رفتار عوامل معنوي – عوامل محيطي؛ 9. حالت‌ها 10. عادت‌ها 11. ملكات (دوباره قوا – علل ...)

نظر علامه در بحث ادراكات اعتباري شايد با نظر ديگر متفكران مسلمان كمي متفاوت باشد از اين نظر كه علامه متعرض اين بحث شده، ولي ديگران نشده‌اند.

چكيده نقد و بررسي: فرق حركت فيزيولوژيكي با رفتار (شماره 7و8) چيست.

-        ترتيب مدلي كه ارائه كرديد دقيق نيست.

-        قواي نفس و نياز و... جزء اقتضائات هستند نه عوامل انگيزشي

 

مقاله سوم: سركار خانم فاطمه مريدي

عنوان مقاله: مباني ترجمان اخلاقي گفت‌وگوي اديان در الميزان

چكيده مقاله: گفت‌وگوي اديان در پي رسيدن به نقاط مشترك در عين حفظ مباني است. انگيزه آن هم استفاده از ظرفيت اديان بداي صلح و دوستي است. گفتمان اصول محور بيشترين كاربرد را مي‌توان امروز داشته باشد.

مباني گفت‌وگو: 1. توحيد؛ 2. اجبار و اكراهي در دين نيست. 3. گوناگوني ملت‌ها و دين‌ها. 4. ديالوك مستلزم اثبات يكديگر است.

شرايط گفت‌وگوي اديان: 1. پرهيز از احتجاج درباره خداوند 2. عدم توجه به وجود عناوين و القاب در اديان 3. عدم سرزنش و عيب‌جويي از يكديگر 4. ابراز علاقه متقابل و دوري از تكبر 5. دين يكديگر را به بازي و اغراض باطل قلمداد كردن 6. دوري از فحش و ناسزا 7. عدم حسادت و عفو در برابر حسادت ديگران.

چكيده نقد و بررسي

اين مقاله مستلزم پلوراليسم ديني است.

پاسخ: بله بدون پلوراليزم نمي‌توان در دنياي امروز گفت‌وگو كرد.

-        مطالب اين مقاله چه ربطي به علامه (ره) دارد؟

-        پاسخ: اينها برداشت من از سخنان علامه (ره) هستند. ما بايد روشنفكرانه برخورد كنيم.

-        لطفا توضيح دهيد حضرت سليمان (ع) چرا تنوع اديان را به رسميت نشناخت و به قوم سبأ اعلام جنگ كرد... .

-        الا اكراه في الدين به معنايي كه شما گفتيد نيست؛ بحث تكويني است نه تشريعي.

 

 

مقاله چهارم:  آقاي قاسم ابراهيمي‌پور

عنوان مقاله:  كنش متقابل اجتماعي از منظر علامه طباطبائي

چكيده مقاله: يازده مدل رفتار از سخنان علامه استفاده شده است. اول رفتار يا كنش اختياري (دو قسم است: گرايش متضاد دروني وجود دارد يا ندارد). دوم. كنش‌هاي اكراهي (علامه از لفظ رفتار استفاده مي‌كند، ولي با توجه به ويژگي‌هايي كه فرموده‌اند برمي‌گردد به كنش). سوم. كنش‌هاي اضطراري كنش‌هايي كه ار زوي ملكه، عادت ناشي مي‌شوند كنش‌هاي عاطفي و... از ديگر كنش‌ها هستند.

ما بايد ببينيم كه شيوع يك عمل مذهبي مثل حجاب از روي اضطرار باشد بحران داريم و اگر از روي عادت باشد در انتقال آن مشكل پيدا مي‌كنيم و... اين تيپ‌بندي علامه به ما اجازه مي‌دهد تا الگوي رفتار مطلوب را ترسيم كنيم و...  .

چكيده و نقد و بررسي

-        آيا كنش‌هاي عاطفي ناهنجاري هستند.

-        پاسخ: خير. ولي اگر زياد باشد طبيعي نيست كه اكثر رفتارها هيجاني باشند نه عقلاني.

-        منظور از عقلانيت، فلسفه نيست، منطق و... است.

 

مقاله پنجم: محمد‌آصف محسني

عنوان مقاله: كرامت اكتسابي از منظر علامه طباطبائي

چكيده مقاله: كرامت به صورت هاي مختلف و از رويكردهاي مختلف (فقهي، عرفاني، اخلاقي، حقوقي، ...) تعريف شده است.

رويكردهاي سنتي، سكولار، نوانديشانه و... به نظر اسلام در مورد كرامت نظر شده است.

كرامت در اصطلاح به كرامت تكويني (ذاتي) و كرامت اكتسابي (ارزشي) تقسيم مي‌شود. كرامت تكويني از منظر علامه، برخورداري از قابليت‌ها، نعمت‌ها و موقعيت ممتاز است و اكتسابي عبارت است از شرافت و كمالات وجودي‌آي كه اختياري به دست مي‌آوريم. نقش ايمان و فضائل نفساني در كرامت اكتسابي بسيار مهم است.

كرامت اكتسابي همان سعادت حقيقي است. معيار كرامت اكتسابي از منظر علامه قرب به خداوند است.

علامه معيار كرامت اكتسابي انسان در اسلام را در قالب اخلاق توحيدي بيان نموده است.

از نظر عالمه، تنها طريق كسب كرامت است، عبادت و عبوديت است.

چكيده نقد و بررسي

-        كرامت و سعادت دقيقا يكي نمي‌شوند كرامت حالت اضافي دارد و سعادت حالات نفسي

-        پاسخ: خير يكي هستند.

-        فناي در ذات را بيشتر توضيح دهيد.

-        پاسخ: توضيح از توان و بيان خارج است يافتني است نه گفتني.

-        چه نسبتي ميان كرامت و سخنان اومانيست‌ها وجود دارد؟

-        پاسخ اين سؤال به مقاله ديگر اينجانب در بحث كرامت تكويني و ذاتي مربوط مي‌شود. اين بحث را من در كتابي هم مطرح كرده‌ام. بحث كنوني كرامت اكتسابي است. دغدغه علامه دقيقا پاسخ به سؤالات اومانيست‌ها بوده است.